خلاصه داستان: تولگا بازیگری جوانه که شهرت بسیاری داره ولی باز هم راضی نیست؛ آسیا متصدی یکی از مراکز خریده، مشغول به تحصیل توی دانشگاهه و رویاهای خودش رو داره. وقتی مسیر این دو جوان که دیدگاهشون به زندگی در حد سیاه و سفید باهم متفاوته، تصادفاً به هم میرسه، مسلماً دو دنیای متفاوت باهم برخورد میکنند. در حالی که آسیا ناگهان خودش رو در دنیایی میبینه که هیچوقت کنجکاوش نبوده، عشقِ دخترها، تولگا، تاوان اینکه آسیا رو دست کم گرفته رو بدجوری پس میده…
خلاصه داستان: در دوران چوسان، “اوک ته یونگ” یک کارشناس حقوقی است. زنی باهوش، سختکوش و ورزشکار است. او در هر شرایطی به دیگران کمک می کند به همین دلیل اطرافیانش او را دوست دارند. اما او رازی دارد؛ نام، شوهر و موقعیت اجتماعیاش همه جعلی هستند. او به طور اتفاقی با “چون سونگ وی” ملاقات میکند. کسی که در سراسر کشور سفر میکند و داستانها را برای مردم بازگو میکند و ...
خلاصه داستان: النا کمپیریلی یک دختر معصوم و حساس از خانواده ای ثروتمند و جولیو برانسیفورت پسر یک راهزن است که در نوانخانه بزرگ شده ، کاپیتان کاردینال پومپئو کولونا از قضا دشمن خونی خانواده کمپیرالی می شود .جیولیو و النا نمی توانند بیش از این با هم فرق داشته باشند (از نظر ثروت و جایگاه اجتماعی) که از قبل تعیین شده. ولی با این وجود این دو عاشق هم می شوند اما عشق آنان محکوم به قراردادهای اجتماعی و فرصت های سیاسی است...
خلاصه داستان: در مورد یک نجیبزاده به نام دو ها (با بازی کیم یونگ ده) است که پس از کشته شدن توسط همسر محبوبش، در زمان گرفتار شده و اکنون در زمان حال در بدن یک سلبریتی به نام هان جون اوه دوباره به زندگی بازمیگردد. حال روح دو ها در تلاش برای گرفتن انتقام است اما…
خلاصه داستان: در مورد زن جوانی به نام شهرزاد است که در دانشکده پزشکی تحصیل میکند و رویای آیندهای روشن را در کنار پسری به نام فرهاد در سر دارد. با این حال، زمانی که فرهاد به ناحق به اعدام محکوم میشود، زندگی آنها کاملا تغییر میکند. شهرزاد در تلاشی مایوسانه برای نجات فرهاد از چوبه دار، به بویوک بی، مردی که به خ ...
خلاصه داستان: خانواده کورهان اهل قاضیآنتپ هستن و خالصخان ستون این خانوادست. ماجرا زمانی شروع می شود که پلیس ها میان دم خونه ی کورهان ها و خالص خان بعد از این اتفاق تصمیم میگیرد برای نوهی نازپرورده و چشمچرانش از شهر خود زن بگیرد.