خلاصه داستان: داستان دربارهی پسربچهی ده سالهی خجالتی به نام تیتو است که با مادرش زندگی میکند. روزی به طور ناگهانی یک بیماری شروع به گسترش میکند که هر زمانی فردی بترسد دچار بیماری میشود. تیتو خیلی سریع متوجه میشود که درمان این بیماری به طریقی به پدر گمشدهاش و تحقیقات او مربوط میشود. به همین دلیل او به همراه دوستش سفری را برای نجات دادن دنیا آغاز میکنند و…