خلاصه داستان: مجموعه پرستاران درباره کارکنان بیمارستانی بنام آل ستیز است که بیماران مختلفی در آن حضور دارند و پرستاران وپزشکان آن بیمارستان به مداوای آنها و مراقبت از آنها می پردازند . اتفاقات مختلفی در روند سریال برای هنر پیشگان اصلی فیلم که پزشکان وپرستاران بیمارستان هستند اتفاق می افتد که علاوه بر موضوعات پزشکی ، موضوعات عاطفی وروابط بین آنها را شامل می شود.
خلاصه داستان: بدبختی های یک روستای کوچک در اثر فقر بپایان می رسد اگر توانند در لاتاری برنده شوند و این هم در صورتی است که بلیط برنده را که گم کرده اند پیدا کنند.
خلاصه داستان: لارا کرافت، ماجراجو، قبل از اینکه یک دانشمند شرور آن را پیدا کند، برای نجات جعبه افسانهای پاندورا تلاش میکند و یک تفنگدار سابق را که به مزدور تبدیل شده بود، استخدام میکند تا به او کمک کند.
خلاصه داستان: یک کارآگاه حرفهای به نام کارل مورک، ریاست بخش جدیدی از نیروی پلیس را برعهده میگیرد، جایی که او گروهی از ماموران به ظاهر نامناسب و تازهکار را رهبری میکند تا پروندههای قدیمی شهر ادینبرو را حل کنند و…
خلاصه داستان: ناندو و ویجی برادرانی هستند که در دوران کودکی توسط نامادری خود مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. حال ناندو که از آسیبهای روحی شدیدی رنج میبرد، تصمیم میگیرد نامزد ویجی را که به عنوان نامادری خود تصور میکند، به قتل برساند و…
خلاصه داستان: این داستان رومئو است. مردی که داشت زندگی می کرد. او آثاری داشت - عمارتی برای زندگی، جوجه ها برای مهمانی و ماشین هایی که باید با آن ها راندند. تا اینکه یک روز، خانواده ای که او حیوان خانگی مورد علاقه اش بود، تصمیم گرفت...
خلاصه داستان: "کریس چنی" پس از آزادی از زندان، ماموریت خطرناکی را آغاز میکند. او دختر یک گانگستر کلمبیایی را ربوده تا به وعدهای که به مادر آن دختر داده بود، عمل کند. اما وقتی پدر دختر، هم دنیای جنایتکاران و هم یک قاتل روانی و ترسناک را برای انتقام بسیج میکند، کریس باید از تمام آموختههایش، چه در زندان و چه بیرون از آن، استفاده کند تا هم زنده بماند و هم به قولش وفا کند، اما ...
خلاصه داستان: یوری، دانشآموزی دبیرستانی در زمان حال است. او از زندگی خود در خانه یا مدرسه راضی نیست. روزی با مادرش دعوا میکند و از خانه فرار میکند. به نوعی، وقتی یوری بعداً چشمان خود را باز میکند، متوجه میشود که در سال 1945 است. او اتفاقاً با آکیرا آشنا میشود. او خلبانی برای یک واحد کامیکازه در ارتش است و ...
خلاصه داستان: در مورد پلیسی به نام رافائل استیکس است که به ضرب گلوله کشته میشود، اما به شکلی اسرارآمیز بدون داشتن ضربان قلب دوباره زنده میشود. حال او به دنبال توضیحی برای این اتفاق عجیب میگردد، اما به زودی کنترل غرایز خود را از دست داده و خانوادهاش را در معرض خطر قرار میدهد. در این میان استیکس قدم به قدم، حقیقت وحشتناک پشت وضعیت مرموز خود را کشف میکند و…