خلاصه داستان: در حوالی قطب جنوب، یک کشتی به جزیرهای متروک و دور از تمام مسیرهای کشتیرانی نزدیک میشود. مرد جوانی مسافر این کشتی است که قرار است ناظر هواشناسی باشد. او باید به تنهایی در انتهای زمین زندگی کند. او در بدو ورود به جزیره دنبال مردی میگردد که قرار است جایگزینش شود، اما کسی را پیدا نمیکند. این مرد جوان 12 ماه در جزیرهای محاصرهشده با دریا و درخت و صخره و سکوت زندگی میکند.
خلاصه داستان: زمین مورد حمله بیگانگان قرار گرفته است و در این بین یک ژنرال چینی در حین تدبیر نقش دفاع، به طور غیر منتظره و تصادفی وارد سفر زمان میشود و به چند ماه قبل از حمله بیگانگان فرستاده میشود و...
خلاصه داستان: «اندی» که همسر خود را در پی شیوع یک بیماری ناشناخته از دست داده، اکنون تلاش میکند تا فرزند خردسال خود را در دنیایی که رو به نابودی است نجات دهد و…
خلاصه داستان: یک خلافکار حین محاصره خودش را زخمی میکند تا پلیس مجبور شود او را به بیمارستان برساند. زمانی که به بیمارستان می رسند او حاضر به درمان شدن نمی شود و سعی میکند مقداری زمان بخرد تا گروهش راهی برای فراری دادن او پیدا کنند…
خلاصه داستان: زندگی در سولبی (روستایی در انگلستان) به خوبی و صلح آمیز در حال گذر است تا اینکه یک روز “میتچو” و “سباستین” پیامی داخل یک بطری در بندر پیدا میکنند. بطری از طرف شهردار گمشده سولبی از یک جزیره مرموز که شهردار کشف کرده بود، رسیده است و حالا آنها باید یک سفر خطرناک را با گلابی بزرگی برای نجات شهردار و آوردن او به سولبی و رمزگشایی این کشف عجیب آغاز کنند…
خلاصه داستان: سال 1809، فرانسه. کاپیتان نولیو که در آستانه برگزاری مراسم ازدواجش قرار دارد دچار مشکلاتی میشود که ممکن هست ازدواج او را به خطر بیاندازد برای همین خواهرش وارد عمل میشود و...
خلاصه داستان: یک گروه از حیوانات منتظر بارش سالیانه باران هستند تا به واسطه این مایع حیات زندگی خود را دوباره آغاز کنند اما انسان ها با مداخله در طبیعت زندگی حیوانات را بر هم زده و با ساختن سد در پی نابودی این جانداران هستند.
خلاصه داستان: داستان این فیلم در سال 1946 میگذرد. “جولیت اشتون” (لیلی جیمز) نویسندهای است که در زمان جنگ جهانی دوم، مجذوب یک انجمن کتابخوانی مخفی میشود که در زمان اشغال جزیرههای مانش توسط آلمانها، گسترش پیدا کردهاند…