خلاصه داستان: داستان این فیلم از آنجایی شروع میشود که در یک عملیات مقدار زیادی از محمولهی مورد نظر ربوده میشود و واردکنندهها نیز همگی کشته میشوند. در این میان مدیرعامل یک کمپانی دو نفر از افراد حرفهای خود را برای تحقیق دربارهی این اتفاق و محل نگهداری محموله میفرستند. اما در این میان اتفاقات زیادی رخ میده ...
خلاصه داستان: اکنون جنگ با دشمنان پایان یافته و جنرال شانگ از مولان درخواست ازدواج کرده است اما مغول ها همچنان در صدد حمله به چین هستند و نداشتن نیروی نظامی کافی در چین برای مبارزه با مغول ها آن ها را به فکر اتحاد با کشور های همسایه وا داشته است که این اتحاد هزینه هایی برای کشور چین و سه پرنسس آن خواهد داشت.
خلاصه داستان: وقتی یک گروه متشکل از گنگسترهای وحشی به رهبری یک تاجر املاک سعی میکنند تا کنترل شهر را به دست بگیرند، استاد ایپ مجبور می شود جلوی آنها موضع بگیرد…
خلاصه داستان: در بحبوحه جنگ جهانی دوم، دزموند داس به عنوان پزشک، در ارتش ایالات متحده آمریکا خدمت می کند. او طی نبرد اوکیناوا، بدون استفاده از سلاح، جان چندین نفر از همرزمانش را نجات می دهد و به اولین سرباز تاریخ ایالات متحده آمریکا تبدیل می شود که بدون شلیک گلوله، مدال افتخار را دریافت کرده است و...
خلاصه داستان: در سال ۱۸۳۶ ژنرال “سانتا آنا” و ارتش مکزیک در تگزاس پیشروی می کنند. برای متوقف کردن او ژنرال “سم هیوستون” باید زمان کافی داشته باشد تا بتواند ارتشش را نظم دهد. برای بدست آوردن این زمان او به کلنل “ویلیام تراویس” دستور می دهد به ماموریتی کوچک برای بستن راه ارتش مکزیک برود و...
خلاصه داستان: مرگ عموی آتیلا به نام روگیلا (راگا و یا روا) در سال ۴۲۴ میلادی موجب شد که او به همراه برادرش بلدا (یا بودا) که فرزندان مونجوک بودند کنترل امپراطوری هونرا به دست بگیرند. آتیلا دو بار به بالکان لشکر کشید و پیش از شکست در نبرد چالون از گل (فرانسه امروزی) تا اورلئان پیش رفت؛ وی در ۴۵۲ امپرطور روم غربی والنتینای سوم را از پایتختش راونا بیرون راند و به قسطنطنیه و رمرسید وی از تاختن به این دو شهر خودداری ورزید.
خلاصه داستان: تیم مردان سیاه پوش آنقدر گسترش یافته تا سرتاسر جهان را پوشش دهد اما دنیا پر از مشکل شده و محافظت از آن کار سختتری شده است. حال با این اوصاف، مامور اچ پیراسته و خوشپوش (کریس همسورث) به همراه ماموری تازهکار اما فوقالعاده مصمم یعنی ام (تسا تامپسون) با یکدیگر تیم تشکیل دادهاند؛ یک زوج بسیار عجیب که احتمال موفق شدن آنها در کنار هم خیلی کم است. زمانی که آنها با یک تهدید بیگانه جدید روبهرو میشوند که میتواند شکل هر کسی (از جمله ماموران خود مردان سیاه پوش) را بگیرد، مجبور میشوند اختلافات را کنار بگذارند و به یک ماجراجویی در سرتاسر دنیا بروند تا بتوانند اول از همه سازمان خود و در نهایت کل دنیا را نجات دهند.