خلاصه داستان: یک لاک پشت به نام “سامی” در سال 1959 سر از تخم در می آورد و می خواهد یک سفر تفریحی به دور دنیا داشته باشد. این سفر برای او 50 سال طول می کشد و در طول این سفر ماجراها، اتفاقات و خاطره های فراوانی برای او و دوستش “ری” پیش می آید…
خلاصه داستان: پاریس، 1927. پس از مرگ پدرش، مادلین پریکور باید امپراتوری مالی او را به ارث می برد، اما او طعمه توطئه ای شد که او را به نابودی کشاند. حالا او انتقام خود را خواهد گرفت؟
خلاصه داستان: «مت» یک افسر کارکشته پلیس است. او دوستی به نام «فرانک» دارد که رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر است. فرانک با مت تماس میگیرد و از او میخواهد که در یک نقشه به او کمک کند. فرانک تصمیم دارد در ظاهر به معامله با سران مواد مخدر بپردازد و...
خلاصه داستان: داستان این فیلم درمورد چهار فرد عجیب الخلقه است که در حال فرار از دست نیروهای نازی هستند؛ چرا که نازیها میخواهند از قدرتهای این چهار شگفتانگیز، برای سلطه بر دنیا استفاده کنند و ...
خلاصه داستان: پدر تئو در اثر سانحهای غرق می شود و تئو ( رایان برادی ) به طرز وحشتناکی نسبت به آب فوبیا پیدا می کند ، پس از آن مادر درخانه ی مردم برای امرار معاش کارمی کند ولی بخاطر عدم اطلاع کافی ، خواهران بوچر را بعنوان لوله پاک کن شومینه وارد خانه می کند ، غافل از آن که آن ها کارشان سرقت است و نقاشی ون گوک را میدزدند . از آن جایی که مادر مدرک کافی ندارد اخراج می شود و دیگر کسی به او کار نمی دهد . تئو با استفاده از کتاب جادویی ، انگشتر نامرئیکننده را درست می کند تا تابلو را بیابد ولی برتا ( ایزابل نانتی ) متوجه می شود و انگشتر را می گیرد . تئو نامرئی باقی می ماند و برای کمک پیش آرکاندیس ( کریستین کلاویر ) می رود ، تئو فقط دو روز وقت دارد تا انگشتر را به کمک دوستانش بونا و ( تیموتی موتسیه ) و لارا ( پولین بریسی ) پیدا کند و از معجون آرکاندیس استفاده کند و گرنه ، می میرد .