خلاصه داستان: در بحبوحه یک موج گرما، ابرهای عجیبی شروع به باریدن باران اسیدی میکنند و در سراسر فرانسه ویرانی و وحشت به بار میآورند. در دنیایی که در آستانه فروپاشی قرار دارد، یک دختر و والدین جدا شدهاش باید برای رویارویی و تلاش برای فرار از این فاجعهی آب و هوایی، مجبور میشوند به هم بپیوندند و ...
خلاصه داستان: داستان یک کارآگاه خصوصی بریتانیایی از دهه 1930 به همین نام است که در حل پرونده های عجیب و پیچیده تخصص دارد و در کنار مقامات پلیس کار می کند. «کراس» تحقیقات خود را با شاگردش «اندی وایت» و «مدونا سیمپسون» یک اشراف زاده رمان نویس، در میان می گذارد و اغلب سرپرست، «مارمادوک وینگفیلد» در حل پرونده ها به او کمک می کند.
خلاصه داستان: پسر بچه ای به نام کیکی پدرش به جبهه رفته است. او که با احتمالات آشنا است، بررسی هایی انجام می دهد و به این نتیجه می رسد احتمال مرگ همزمان پدرش، یک موش و یک سگ صفر است. موش بر اثر حادثهای می میرد و کیکی تصمیم میگیرد سگ را بکشد تا پدرش سالم باز گردد.
خلاصه داستان: “سامی” به همراه دوستش “ری” در حال قدم زدن در ساحل هستند که توسط دو خرابکار ربوده میشوند تا در آکواریوم شهر به نمایش گذاشته شوند. حالا آنها تلاش میکنند تا از آکواریوم فرار کنند و به خانه بازگردند…
خلاصه داستان: داستان در مورد پسر بچه ای می باشد که پدرش او را در مزرعه تنها رها کرده است. آرایشگر شهر به طور اتفاقی او را میبیند و سرپرستی او را به عهده میگیرد...
خلاصه داستان: دو کارآگاه برجسته به نامهای ژاک و ماری به خاطر مهارتهای بینظیرشان در حل پروندههای پیچیده و دشوار، به " شکست ناپذیران " مشهور شدهاند. داستان با وقوع یک جنایت مرموز در پاریس آغاز میشود. یک سری قتلهای زنجیرهای که به نظر میرسد هیچ ردی از قاتل به جا نمیگذارند، شهر را در وحشت فرو برده ...
خلاصه داستان: در مورد دو رفیق به نام های روبی و توبی است که رابطه دوستی آنها بسیار عجیب و غریب است. زیرا روبی یک روباتی کوچک است که با توبی که یک انسان است رفاقت دارد. آنها برای رفتن به سفری ماجراجویی، ماشینی همه کاره می سازند که بتوانند با کمک آن همزمان در هوا پرواز کنند و بر روی زمین برانند و در دریا سفر کنند و…
خلاصه داستان: در یک حملهی وحشتناک توسط گروه قاتلان برابانت در شهر آلست "دیوید" 9 ساله، مادر، پدر و خواهرش را از دست میدهد. حالا وظیفهی تقریبا غیرممکنی بر دوش پدربزرگش "آلبرت" قرار میگیرد. او باید به دیوید کمک کند تا دوباره به زندگی امیدوار شود و به آیندهای هرچند مبهم چشم بدوزد و ...
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره "اونودا" که به عنوان یک کماندو آموزش دیده و در طی جنگ جهانی دوم ماموریت داشت که جزیره لوبانگ در فیلیپین را حفظ کند و مانع از ورود دشمن به آنجا شود. به اونودا گفته شده بود که هرگز نباید تسلیم شود، اما ...