خلاصه داستان: "آیدا" مترجم سازمان ملل است و در شهر کوچک سربرنیتسا زندگی می کند. اما زمانی که شبه نظامیان صرب برای تصرف آن شهر می آیند، خانواده او نیز همراه با هزاران شهروند دیگر برای نجات جان خود به دنبال یافتن اردوگاهی امن به سازمان ملل پناه می برند و ...
خلاصه داستان: این فیلم، داستانی است درباره رنج، جستوجو به دنبال معنای زندگی و همذاتپنداری و مهربانی با یتیمان. پسران سوری – عیسی، احمد و موتاز – زندگی سختی را بهعنوان پناهنده در شهر جادویی و افسانهای شانلیورفا در ترکیه میگذرانند.
خلاصه داستان: داستان در مورد یک خبرنگار جوان، و یک فیلمبردار با تجربه و تلاش آن ها برای پیدا کردن بزرگترین خلافکار جنگی در بوسنی است، که در این راه هدف آنها این دو را با مامورین CIA اشتباه گرفته و شروع به تعقیب شان می کند…
خلاصه داستان: گروهی متشکل از یک افسر پلیس ، یک دکتر ، یک دادستان ، چند حَفار ، ماموران پلیس و دو برادر مظنون به قتل ، در ناحیه ی اطراف شهر «کِسکین» در جستجوی یک جسد دفن شده هستند. اما…
خلاصه داستان: داستان جوانی به نام سینان را روایت میکند که به ادبیات علاقه دارد و میخواهد نویسنده باشد. او به دهکده زادگاهش برمیگردد اما او که بهسختی پولی برای انتشار کتابش فراهم کرده، در دهکده با قرضهای پدرش مواجه میشود...
خلاصه داستان: یک مالک زمین، یک سیاستمدار، یک کنتس، یک ژنرال و همسرش در یک خانه عمارت بزرگ جمع می شوند و درباره مرگ، جنگ، پیشرفت و اخلاق بحث می کنند. با گذشت زمان بحث جدی تر و داغ تر می شود.
خلاصه داستان: گروهی سرباز بوسنیایی شبانه در قلمرو صرب ها درحال پیش روی اند که ناگهان با دمیدن روز کاملا درمعرض دید سربازان دشمن قرار می گیرند. نیروهای صرب به طرف شان شلیک می کنند و دیری نمی گذرد که فقط «چیکی» (دیوریچ) با شیرجه رفتن در سنگری در منطقه ی حایل بین دو جبهه ی متخاصم، زنده می ماند…