خلاصه داستان: لیوباو خانمی نجیب زاده بعد از ۵ سال غیبت به منظور فراموشی خاطرات دردناک مرگ پسرش، به سمت خانواده اش برمی‌گردد. او توقع دارد که باغ آلبالویشان را شاداب و پر از شکوفه ببیند اما...
خلاصه داستان: پس از بیست سال دوری، پادشاه "اودیسئوس" سرانجام به شهر ایتاکا بازمی‌گردد، اما به زودی متوجه می‌شود از زمانی که برای شرکت در جنگ تروآ شهر را ترک کرده، چیزهای زیادی در پادشاهی او تغییر کرده است. همسرش پنلوپه در خانه خود زندانی شده و پسر آن‌ها نیز توسط افرادی که به دنبال پادشاهی هستند، تهدید به مرگ شده است. در این میان اودیسئوس دیگر آن جنگجوی قدرتمندی نیست که مردمش به یاد دارند، اما او باید برای نجات خانواده‌اش با گذشته روبرو شده و قدرت خود را دوباره به دست آورد و ...
خلاصه داستان: فیلم سه داستان متفاوت اما مرتبط به هم را به تصویر کشیده است. بخش اول مردی را دنبال می‌کند که پس از جدا شدن از رئیس قدرتمندش، می‌خواهد سرنوشت خود را به دست بگیرد. بخش دوم مردی را به تصویر می‌کشد که مشکوک است همسرش که پس از مفقودی به یکباره بازگشته، یک شیاد است و بخش سوم حول محور زنی از یک فرقه مذهبی خاص می‌چرخد که به دنبال فردی با توانایی زنده کردن مردگان است و ...
خلاصه داستان: ماریا در کرت زندگی می کند. او هر هفته برای مراقبت از قبر شوهر محبوبش به قبرستان می رود. وقتی اتوبوسی که او را سوار می کند خراب می شود، او مجبور می شود شب را در میان سنگ قبرها بگذراند.
خلاصه داستان: شخصی برای اخاذی از سازمان CIA دست به ترور خبرنگاران خارجی می‌زند و به گردن سازمان CIA می‌اندازد. در زمانی که تمام دنیا آمریکا و سازمان CIA را مسئول این قتل‌ها می‌دانند، CIA به سراغ یکی از مأموران کارکشته و سرکش خود می‌رود و او که حال به اجبار از بازنشستگی خارج شده است؛ در عین اینکه باید یک توطئه بین‌المللی را افشا کند، با گذشته خود نیز روبرو می‌شود.
خلاصه داستان: براساس داستانی واقعی. 1996، دریای آزاد. جوئل، یک ملوان مذهبی فیلیپینی، در طول شیفت کاری خود در عرشه کشتی فراآتلانتیک، دومیترو، یک مسافر رومانیایی را که بین چند کانتینر پنهان شده بود، کشف می کند. اگر افسران تایوانی او را ببینند ...
خلاصه داستان: فیلم داستان "امره" یک دادستان جوان که به تازگی در شهر کوچک یانیکلار منصوب شده است، اما او در اولین تحقیقات قتل خود درگیر یک درگیری سیاسی بزرگ می شود و ...
خلاصه داستان: نمو، یک دزد هنرهای سطح بالا، پس از اینکه دزدی او طبق برنامه پیش نمی رود، در پنت هاوس نیویورک به دام افتاده است. او که با چیزی جز آثار هنری گرانبها در داخل قفل شده است، باید از تمام حیله گری و نوآوری خود برای زنده ماندن استفاده کند.
خلاصه داستان: در آینده ای نزدیک دیستوپیایی، طبق قوانین شهر، افراد مجرد به هتل برده می شوند، جایی که مجبور می شوند در 45 روز یک شریک عاشقانه پیدا کنند یا تبدیل به جانور شده و به جنگل فرستاده می شوند.
