خلاصه داستان: "اسکات ماری" مردی مهربان در شهر کلیفتون زباله ها را جمع آوری و پله ها را جارو می کند. پس از مدتی یک هفت تیرکش به شهر وارد می شود. او به "اسکات" پیشنهاد راهنمایی و مشاوره می دهد تا تعادل قدرت در شهر را برقرار کند...
خلاصه داستان: یک فرمانده از خدمت مرخص شده به خانه بازمی گردد تا پدرش را پیدا کند که توسط گروهی از دزدان به قتل رسیده و تصمیم میگیرد در مورد این موضوع تحقیق کند ...
خلاصه داستان: هنگامی که خانواده میا تصمیم می گیرند برای مدیریت یک پرورشگاه شیرها لندن را ترک کنند و به آفریقا نقل مکان کنند، زندگی میا از این رو به آن رو می شود. هنگامی که یک شیر سفید به نام چارلی در این پرورشگاه متولد می شود، میای ده ساله رابطه دوستانه ای را با او برقرار می کند و یک بار دیگر خوشحالی را در زندگی ...
خلاصه داستان: پدربزرگ برای نوه های خود داستان پشت یک نقاشی عجیب و غریب را برایشان تعریف میکند,یک بانوی قرمز شیطانی هر صد سال به قلعه برگردد تا هفت نفر را بکشد ...