خلاصه داستان: داستان فیلم دربارهٔ پونتوس (اسکارشون)، نویسندهای گرسنه و تنها، در سال ۱۸۹۰ است که در خیابانهای کریستیانیا (اسلو) به دنبال عشق و به چاپ رساندن کارهایش پرسه میزند.
خلاصه داستان: تیل 17 ساله به تازگی با پدر و مادرش به یک شهر کوچک نقل مکان کرده است، زیرا مادرش شغل جدیدی در پلیس محلی پیدا کرده است. پس از کشته شدن وحشیانه یک دانش آموز در یک مهمانی که تیل در آن حضور داشت، به یک شاهد اصلی تبدیل می شود. آیا قاتل حیوان بود؟ یک گرگ؟
خلاصه داستان: "نیلاس" همیشه در کنار پدرش زندگی کرده و چیز زیادی از مادر سوئدیاش نمیداند. او مجبور میشود به لپلاند، جایی که مادرش در کنار مردمان گلهدار زندگی میکند، سفر کند و ....
خلاصه داستان: طنزی اجتماعی که در آن مردی متوجه میشود که اگر بخواهد قد خود را تا پنج اینچ کوچک کند، زندگی بهتری خواهد داشت و به او اجازه میدهد در ثروت و شکوه زندگی کند.
خلاصه داستان: در یک شهر نروژی با چرخه روز 24 ساعته، یک بازپرس سوئدی قتل در یک پرونده خاص آورده شده است. او در کم خوابی مرتکب اشتباه وحشتناکی می شود که توسط قاتلی که او شکار کرده بود کشف می شود.
خلاصه داستان: داستان این فیلم در کشور نروژ و پس از وقوع یک فاجعه هسته ای اتفاق می افتد؛ جایی که یک خانواده 3 نفره که از فرط گرسنگی رو به موت هستند، در یک مراسم خیرخواهانه که در هتلی بزرگ برگزار می شود شرکت می کنند. اما با ناپدید شدن گروهی از مردم، اتفاقات وحشتناکی نیز شروع به رخ دادن می کنند ...
خلاصه داستان: ماجرای فیلم از یک سفر غواصی زمستانه آغاز میشود. 2 خواهر برای گذراندن تعطیلات زمستانی، به غواصی در اقیانوس میروند اما با گیر افتادن یکی از خواهرها در کف اقیانوس، خواهر دیگر باید نبردی را با زمان شروع کند و خواهرش را به سرعت نجات دهد.