خلاصه داستان: ایدا دختر نوجوانی است که سر از آکادمی مرموز کلکس در می آورد؛ جایی که می توان در آن به دنیای تخیل و افسانه ها راه یافت. ایدا همچنین راهی برای فهمیدن مخفی ترین راز خانوادگی اش پیدا می کند و ...
خلاصه داستان: با مرگ "یان پشِک" مخترعی عجیب و غریب، اعضای خانواده‌ی او برای تصاحب ثروتش گرد هم می‌آیند. اما در کمال ناباوری، او برای محک زدن کار گروهی و سازش میان آن ها پیش از مرگش یک بازی طراحی کرده است و ...
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره یک پروفسور جراح به نام رافال ویلکزور است که زمانی مورد احترام همه بود، تا اینکه همسرش او را ترک کرده و رافال قربانی یک سرقت میشود و به دلیل جراحاتش حافظه خود را از دست می‌دهد. سال‌ها بعد، در حالی که رافال با فقر و فراموشی دست و پنجه نرم می‌کند با شخصی از گذشته فراموش‌شده‌اش ارتباط برقرار کرده و فرصتی برای رستگاری پیدا می‌کند و ...
خلاصه داستان: داستان یک کارآگاه زن در اروپای مرکزی در سال 2041 اتفاق می‌افتد و در مورد زوجی که به قتل رسیده‌اند، یک تیم بازسازی می‌توانند یکی از آنها را به زندگی بازگردانند.
خلاصه داستان: روزی از روزها، مومین ترول متوجه میشود که اتفاقی عجیب و غیرمنتظره در دره مومین‌ها رخ داده و همه چیز به رنگ خاکستری درآمده است. در این شرایط، او تصمیم می‌گیرد که علت این رویداد را از یک فرد دانا به نام ماسکرت جویا شود و...
خلاصه داستان: فیلم داستان "اسکار" پسر کوچکی است که پدر و مادر خود را از دست داده است. او در روز تولد خود، هدیه‌ای از طرف پدر و مادرش دریافت می‌کند که معماست و باید آن معما را حل کند. او به سراغ بازیگری می‌رود که نقش کارآگاه برونو را ایفا می‌کند و از او کمک می‌خواهد تا موفق به حل معما شود و ...
خلاصه داستان: یک پیمانکار نظامی که برای تصاحب سلاحی که مردم را به قاتلان وحشی تبدیل می کند استخدام شده است، وقتی برادرش قربانی این وسیله می شود به دنبال انتقام است.
خلاصه داستان: همسر رافائل و دو بچه او در جاده توسط یک راننده کامیون مست کشته میشوند . اما پلیس قاتل را پیدا نمیکند بنابراین خودش وارد ماجرا میشود تا قاتل را پیدا کرده و به سرای اعمالش برساند اما ...
خلاصه داستان: شانس کور در مورد زندگی یک دانشجوی پزشکی به نام ویتک در لهستان مدرن است.او در کودکی از دوستانش جدا شده و به خواست پدرش در حال تحصیل رشته پزشکی است.پدر در هنگام مرگ، آزادی را به او هدیه می دهد.او به ایستگاه قطار می رود تا به ورشو برود....
