خلاصه داستان: داستان فیلم در گذشته دور رخ می دهد. در این دوران گریگوری معروف به شبح (جف بریجز) از آخرین بازماندگان نسلی است که سرزمینشان را از شر ساحره ها و معروف ترین آنها یعنی مادر مالکین (جولیان مور) نجات داده است. اما به تازگی مالکین موفق شده خود را از اسارت آزاد کند و گریگوری هم در شرایط حال، قادر نیست مانند گذشته از سرزمینش به خوبی محافظت کند و نیاز به تربیت یک شاگرد برای جایگزین کردن خودش بیش از پیش احساس می شود. به همین منظور وی شخصی به نام تام وارد (بن بارنز) را به شاگردی می پذیرد اما...
خلاصه داستان: در سال 1799 بازرس «ایچابود کرین» از پلیس نیویورک بر خلاف میلش به شهر کوچکی به اسم اسلیپی هالوو فرستاده می شود تا راز یکسری قتل ها را که در آنجا اتفاق افتاده حل کند. جسد تمام قربانیها در وضعیت بدون سر پیدا شده اند و افراد شهر معتقدند که روح "مرد اسب سوار بدون سر" که سالها قبل در آنجا کشته شده به قصد انتقام افراد شهر را می کشد ...
خلاصه داستان: یک گروه از حیوانات منتظر بارش سالیانه باران هستند تا به واسطه این مایع حیات زندگی خود را دوباره آغاز کنند اما انسان ها با مداخله در طبیعت زندگی حیوانات را بر هم زده و با ساختن سد در پی نابودی این جانداران هستند.
خلاصه داستان: گروهی از دانشمندان در یک جزیره ناپدید میشوند . تیم پشتیبانی به جزیره فرستاده میشود . وقتی افراد به محل حادثه میرسند با موجوداتی بیگانه مواجه میشوند…
خلاصه داستان: پنجاه سال از زمانی که «الن ریپلی» امتحانات سخت خود برای اثبات بی گناهی اش را داده می گذرد و سفینه ی نجات حامل وی، که او را در حالت خلسه در خود نگاه می داشت و به صورت سرگردان در فضا چرخان بود، دریافت می شود. بر روی کره زمین هیچ کس داستان وی در مورد وجود آدم فضایی در سیاره ی LV-426 را باور نمی کند. اداره ای که با نام «کمپانی» شناخته می شود، گروهی را مامور می کند تا به LV-426 بروند و صحت این مطالب را بررسی کنند. پس از مدتی تمامی ارتباطات با گروه فرستاده شده قطع می شود و Company اِلن ریپلی و گروهی از سربازان بسیار حرفه ای را برای بررسی و نجات گروه قبلی به LV-426 می فرستد.
خلاصه داستان: سفینه ی «نوسترومو» برای انجام پژوهش های فضایی به کهکشان فرستاده و یکی از سرنشینان آن به نام «کین» (هرت) ناخواسته باعث ورود موجودی ناشناخته به درون سفینه می شود. موجودی که خیلی سریع رشد می کند و به نظر می رسد هدفی جز کشتار و نابودی نداشته باشد..
خلاصه داستان: داستان این فیلم در سال 1946 میگذرد. “جولیت اشتون” (لیلی جیمز) نویسندهای است که در زمان جنگ جهانی دوم، مجذوب یک انجمن کتابخوانی مخفی میشود که در زمان اشغال جزیرههای مانش توسط آلمانها، گسترش پیدا کردهاند…
خلاصه داستان: یک گروه تروریستی که اصل عملکرد آن ها بر روی اینترنت است وارد به مرکز کنترل کل نیویورک شده و به نوعی تمام تلوزیون، آب و برق و گاز و مخابرات شهر را تحت کنترل خود در می آورد و دیگر هرگونه عکس العمل را از دیگران سلب می کند. افسر پلیس «جان مکلین» به همراه هکر جوانی سعی در نفوذ در این گروه و جلوگیری از خراب کاری های این گروه را دارد.