دلهره آور یا مهیج (به انگلیسی: Thriller) یک ژانر در ادبیات، فیلم و تلویزیون است که در آن از تعلیق، کشش و هیجان به عنوان عناصر اصلی استفاده شدهاست. این ژانر در زیررده ژانرهای رازآلود و جنایی محسوب میشود و شباهت نزدیکی نیز با ژانر ترسناک دارد.
خلاصه داستان: ژاپن. «یوکو» (ماکی)، مددکار اجتماعی، به عیادت «اما» (زابریسکی) زن بیمار و بستری امریکایی می رود اما موجودی شبح گونه به او حمله می کند. «کارن» (گلار)، دانشجوی مبادله ای امریکایی که با محبوبش، «داگ» (بر) در توکیو زندگی می کند، قرار می شود که جای «یوکو» را بگیرد. اما پس از مدتی «کارن» متوجه می شود که خانه ی «اما» را اشباحی خطرناک اشغال کرده اند…
خلاصه داستان: جانی بلیز در دوران جوانی و زمانیکه حال پدرش بشدت وخیم است مفیستو یا همان شیطان نزد او آمده و با او معامله ای می کند . او حاضر می شود به ازای شفای پدرش از بیماری روح خود را در اختیار شیطان بگذارد اما در ادامه در می یابد فریب خورده است…
خلاصه داستان: پلیس سابق، «برایان او کانر»، بخاطر فراری دادن دوست متهمش، دستگیر میشود. اکنون به او فرصتی داده شده تا پلیس از مجازاتش چشم پوشی کند. او باید همراه یکی از دوستان قدیمیاش، به پلیس در دستگیری یک وارد کننده مواد مخدر کمک کند .
خلاصه داستان: یک پلیس مخفی در یک گروه زیرزمینی از مسابقه دهندگان خیابانی نفوذ می کند. اما وقتی که دوستان جدیدش در این گروه به مظنونین اصلی پرونده تبدیل میشوند، وفاداریاش به پلیس زیر سوال می رود.
خلاصه داستان: پنجمین قسمت از مجموعه فیلم های «مقصد نهایی»، همانند قسمت های قبلی، داستان آشنای چند جوان را روایت می کند که هرکدام از آنها به شکل غیرمنتظره ای کشته می شود.
خلاصه داستان: بعد از اینکه پیش بینی مردی جوان، گروهی از تماشاگران یک مسابقه اتومبیل رانی را از سانحهای دلخراش نجات می دهد، مرگ باز می گردد تا آنهایی که گریختهاند را با خود ببرد.
خلاصه داستان: دختری جوان سانحهی وحشتناک یک ترن هوایی را قبل از وقوع می بیند و عدهای را از سوار شدن به آن باز می دارد. اما او نمی تواند جلوی مرگ را بگیرد، و تمام کسانی که از آن حادثه جان سالم بدر بردهاند، یکی یکی بشکلی دلخراش می میرند.
خلاصه داستان: یک تصادف وحشتناک قبل از وقوع در بزرگراه به «کیمبرلی» الهام می شود، و او بزرگراه را می بندد و جان چند نفر را از این حادثه نجات می دهد. اما مدتی بعد افراد نجات یافته بصورت مرموزی یکی یکی می میرند، و حالا کیمبرلی باید قبل از اینکه نوبت خودش فرا برسد، جلوی این ماجرا را بگیرد.