خلاصه داستان: دزدی حرفهای برای ربودن الماس خورشید سرخ آفریقا استخدام میشود، اما این سرقت برنامهریزیشده به سرعت به دسیسهها و تغییر وفاداریها میانجامد.
خلاصه داستان: خاله ریزه به همراه همسرش در یک خانهٔ کوچک روستایی زندگی میکند. او یک قاشق چایخوری دور گردنش آویزان میکند که هر از گاه او را به اندازهٔ قاشقش کوچک میکند ولی خود قاشق که او باید بر پشت خود حمل کند، کوچک نمیشود. او همواره پس از مدتی به اندازهٔ اصلی خود بر میگردد.
خلاصه داستان: یک قمارباز فاسد و دو دوست احمقش نقشه مفصلی میکشند تا بدهیهای قمار هنگفت خود را با ازدواج با دختر ناکارآمد یک میلیاردر تازه به دوران رسیده پرداخت کنند. اما ...
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره "تو لاک" دختر جوانی که برای تصاحب قلب وارث ثروتمند "بائو هوانگ" خود را ثروتمند و باکلاس جلوه میدهد. اما برای ازدواج با او، باید از سد مادر سختگیرش "با فوئونگ" بگذرد که جایگاه اجتماعی را مهم میداند و از همه چیز "تو لاک" بیزار است. تو لاک که مصمم است رؤیای زندگی مرفه اش را محقق کند، خانوادهاش را وارد نقشهای بزرگ برای ورود به دنیای اشرافی میکند. اما ...
خلاصه داستان: مردی در جستوجوی خواهر ربودهشدهاش با زنی مرموز همراه میشود. در جریان عملیات نجات، با هویتهای اشتباهی و دسیسههایی پیچیده روبرو میشوند و ...
خلاصه داستان: پاریس, فرانسه, 1935, و یک بازیگر جوان به تازگی از قتل یک تهیه کننده مشهور فرانسوی تبرئه شده است. با این حال, این جایی است که داستان تازه شروع می شود. آیا او واقعاً بی گناه است؟, یا او با قتل فرار کرده است؟
خلاصه داستان: سیارهای امپراتوری مورد حمله مهاجمان دروخاری قرار میگیرد. نیروی آسترا میلیتاروم درخواست کمک میکند و تفنگداران فضایی برای نجات آنها میآیند، اما مردم سیاره متوجه میشوند که این نجات آنقدرها هم که فکر میکردند خوشایند نیست.
خلاصه داستان: کونگ حیوان عظیم الجثه ای است که به دره کونهی (Konhi) وارد میشود و مجبور میشود به عنوان یک میمون زندگی و برای زندگی تلاش کند اما پس از ورود انسان ها به آنجا زندگی او دچار حوادثی می شود. او باید هم با گودزیلا بجنگد هم از دست انسان ها فرار کند و…
خلاصه داستان: در سال 1939، در شهر زونگولداک کارگر معدن داوود به همراه خواهران و برادرانش زندگی معمولی را سپری میکند. صاحب معدن مالک بی که فردی ثروتمند است در روزی که باران زیادی میبارید، هشدار های مربوطه را در نظر نگرفت و باعث فروریختگی معدن شد. داوود تصمیم میگیرد که در مقابل این موضوع سکوت نکند و مالک هم پیشنهاد غیر منتظره ای برای او دارد ! دختر مالک ،گلفام که به دور از واقعیت های زندگی بزرگ شده است، به مرور زمان شروع به تحسین داوود که در ابتدا فکرمیکرد فردی نافرمان و حتی بی ادب است، می کند. درحالیکه مالک قصد دارد دخترش گلفام با صاحب معدن علی گلیک که فردی ثروتمند است، ازدواج کند.
خلاصه داستان: دو برادر غرق در بدهی، نقشهای طراحی میکنند تا از یک وارث ثروتمند کلاهبرداری کنند و خانه خود را در ناپل نجات دهند، اما به زودی عشقی غیرمنتظره این نقشه را پیچیده میکند و ...