خلاصه داستان: «فرانکو» با کمک مادرش با جا زدن خود به عنوان باربر فرودگاه، چمدان های آدم پولدارها را می دزدد. «گروهبان دوم دیاپالونه» پسرعموی فرانکو با اینکه از این کار او خبر دارد اما نمی تواند هیچ اقدامی برای دستگیر کردنش انجام دهد.
خلاصه داستان: خانوادهای که همه اعضای آن باستانشناس هستند، قطعهای از یک گردنبند عتیقه پیدا میکنند که طی قرنهای متمادی مفقود شده بود. از سوی دیگر، یک شبح اهریمنی برای تحقق اهداف شوم خود، به این شیء باستانی احتیاج دارد و…
خلاصه داستان: کالسکه اسب کولوانت رای روی یک کودک می زند و در نتیجه بینایی خود را از دست می دهد. سالها بعد او به دختری زیبا تبدیل میشود، یعنی نیلو (ممتاز)، و پسر کولوانت رای، سامیر (دارمندرا) علاقهای به او دارد. این هوادار...
خلاصه داستان: بروس کمبل برگرفته از رمانی به همین نام است. یکی از انگلیسیها مالکیت سرزمینهای کانادایی پدرش را دارد، اما او با چالشهای مختلفی مواجه است مانند افراد ناراضی محلی، پیمانکار بی رحم، و سلامت بد خود ...
خلاصه داستان: فرانکو و سیچیو، دو افسر پلیس ناتوان از نیویورک، به شیکاگو فرستاده می شوند تا در باند آل کاپون نفوذ کنند. به لطف کمک یک پلیس محلی و شانس فراوان، آنها موفق می شوند به خوبی این کار را انجام دهند، اما زمانی که سعی می کنند ...