خلاصه داستان: زندانی روس، بویکا قهرمان سابق مسابقات بوکس زندان، با وجود مصدومیت زانو اش که در قسمت قبلی این فیلم ایجاد شد، دوباره به مسابقات باز میگردد…
خلاصه داستان: جورج چمبرز، قهرمان مشت زنی، برای یک سری مسابقات بوکس به دیدار فدراسیون روسیه میرود ولی به او در آنجا تهمت ناروای حمل هروئین زده شده و به زندان فرستاده میشود. چمبرز در زندان میفهمد که یک سری مسابقات رزمی غیرقانونی در زندان برگزار میشود که برنده محض آنها زندانی خطرناکی به ن...
خلاصه داستان: کارمند ساده دولت، «نیوتن کومار» برای برگزاری انتخابات به روستایی در میانه جنگل که شاهد درگیریهای شدید مسلحانه است، فرستاده میشود. «نیوتن» با مقاومت ارتشیها مواجه است و در عین حال سعی میکند انتخابات را کاملا بر اساس مقررات پیش ببرد، اما...
خلاصه داستان: یک مامور امنیتی به اسم دیوید دان زمانیکه با قطار در حال بازگشت از محل کار به منزلش است، ناگهان قطار از خط خارج شده و دچار تصادم شدیدی می شود. اما از بین صد و سی و دو نفر مسافر قطار تنها دیوید است که بطور معجزه آسایی بدون اینکه حتی یک زخم کوچک بر روی بدنش بوجود آمده باشد زنده می ماند. مدتی بعد یک کلکسیونر کتابهای کامیک به اسم الیجا پرایس که بخاطر استخوانهای شکننده ای که دارد به آقای شیشه ای معروف شده با او تماس می گیرد و فرضیه باور نکردنی ای را با دیوید مطرح می کند: او معتقد است که دیوید یک ابرقهرمان است که بدنش هیچ صدمه ای نمی بیند.
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره پنج ابرقهرمان بین کهکشانی است که برای مقابله با یک نیروی شیطانی که قصد نابودی کهکشان را دارد، متحد شده و گروه نگهبانان کهکشان را تشکیل میدهند...
خلاصه داستان: «کاپیتان آمریکا (استیو راجرز)» در پی یافتن و تثبیت جایگاهش در دنیای جدید است و با نبردها و چالشهای قدیم در قالب شخصیتی جدید به نام «ماموری از شوروی سابق به نام سرباز زمستان» نمایان میشود...
خلاصه داستان: پس از رخدادهای انتقامجویان: عصر اولتران، ثور بدون چکش خود میولنیر در دنیای دیگر زندانی شده است و در آنجا باید به منظور بازگشت به موقع به آسگارد و جلوگیری از رویداد محتمل الوقوع راگناروک (نبرد پایانی و فرجام کار جهان در اساطیر اسکاندیناوی)، توسط شخصیت بد ذات هلا در یک مبارزه به سبک گلادیاتورها در مقابل دوست قدیمیاش هالک قرار گیرد.
خلاصه داستان: سال ۱۹۵۸ «مایکل کورلئونه» (آل پاچینو) درگیر سرو سامان بخشیدن به امپراتوری ای است که از پدرش، «دون ویتو» (مارلون براندو) به ارث برده است. داستان به طور موازی زندگی «مایکل کورلئونه» قبل از انقلاب کوبا و زندگی «ویتو کورلئونهٔ» جوان، مهاجرت او از سیسیل به آمریکا و چگونگی رسیدن او به قدرت را نشان میدهد و اینکه مایکل چگونه در دادگاه به دفاع از خود در مقابل اتهامات می پردازد…
خلاصه داستان: یک خانم خانه دار اهل برنتوود و همسرش که دادستان منطقهاست، یک مالک فروشگاه که ایرانیست، دو کارآگاه پلیس که عاشق و معشوق هم هستند، یک کارگردان تلویزیونی سیاه پوست آمریکایی و زنش، یک کلید ساز مکزیکی، دو رباینده ماشین، یک پلیس تازه کار و زوج میانسال کرهای، همه در لوس آنجلس زندگی میکنند و ...