خلاصه داستان: پنجاه سال از زمانی که «الن ریپلی» امتحانات سخت خود برای اثبات بی گناهی اش را داده می گذرد و سفینه ی نجات حامل وی، که او را در حالت خلسه در خود نگاه می داشت و به صورت سرگردان در فضا چرخان بود، دریافت می شود. بر روی کره زمین هیچ کس داستان وی در مورد وجود آدم فضایی در سیاره ی LV-426 را باور نمی کند. اداره ای که با نام «کمپانی» شناخته می شود، گروهی را مامور می کند تا به LV-426 بروند و صحت این مطالب را بررسی کنند. پس از مدتی تمامی ارتباطات با گروه فرستاده شده قطع می شود و Company اِلن ریپلی و گروهی از سربازان بسیار حرفه ای را برای بررسی و نجات گروه قبلی به LV-426 می فرستد.
خلاصه داستان: سفینه ی «نوسترومو» برای انجام پژوهش های فضایی به کهکشان فرستاده و یکی از سرنشینان آن به نام «کین» (هرت) ناخواسته باعث ورود موجودی ناشناخته به درون سفینه می شود. موجودی که خیلی سریع رشد می کند و به نظر می رسد هدفی جز کشتار و نابودی نداشته باشد..
خلاصه داستان: ویرات یک افسر ارتش هست، که برای تعطیلات می خواهد به بمبئی بیاید و در راه در هنگامی که یک کیف گم شده و او یک مامور وظیفه شناس بود و نتوانست یک بی قانونی را تحمل کند و شروع به گشتن مسافران می کند و در حین این گشتن به کسی بر می خورد که حامل بمب می باشد، و با پلیس همکاری می کند و این شروع داستانی جذابی از یک سرباز وظیفه شناس می شود…
خلاصه داستان: داستان این فیلم در سال 1946 میگذرد. “جولیت اشتون” (لیلی جیمز) نویسندهای است که در زمان جنگ جهانی دوم، مجذوب یک انجمن کتابخوانی مخفی میشود که در زمان اشغال جزیرههای مانش توسط آلمانها، گسترش پیدا کردهاند…
خلاصه داستان: جان مک کلین برای کمک به پسر نافرمانش جک، به روسیه سفر می کند اما متوجه می شود که جک یک مامور سی آی ای است که قصد دارد از دزدی یک اسلحه اتمی جلوگیری کند. این مسئله باعث می شود تا پسر و پدر همراه شوند تا جلوی این نیروهای مافیا را بگیرند…
خلاصه داستان: «جان مکلین» (بروس ویلیس) به همراه یک مغازه دار مجبور می شود در بازی یک بمب گذار شرکت کند، اما در همین حال تمام نیویورک را برای پیدا کردن آن فرد زیر پا می گذارد.
خلاصه داستان: افسر پلیس «جان مکلین» (بروس ویلیس) برای استقبال همسرش به فرودگاه میرود، ولی در آنجا متوجه میشود که یک گروه تروریستی در پی اشغال فرودگاه و هواپیما ربایی هستند. او با آنها درگیر شده و سرانجام با کمک پلیس موفق به خنثی ساختن عملیات آنها میشود.
خلاصه داستان: لس آنجلس. گروهی تروریست اداره ی مرکزی جدید التأسیس یک شرکت ژاپنی را تصرف می کنند و مهمانان شرکت کنندگان در مهمانی شب سال نو را به گروگان می گیرند. در این جا «جان مکلین» (ویلیس) پلیس نیویورکی، نبردی یک تنه را علیه مهاجمان آغاز می کند.
خلاصه داستان: پس از اینکه یک زن از تصادف ماشین جان سالم بدر می برد خود را در یک زیرمین ناآشنا پیدا می کند که در آن مردی به او می گوید جانش را نجات داده و آن بیرون، کره زمین بهم ریخته است. اما زن تصمیم به فرار می گیرد و…
خلاصه داستان: جیمز ادواردز، پلیس نیویورکی، سر و شکلی ورزشکارانه و رفتاری بی توجه و سبک سرانه نسبت به اجرای قانون دارد. یک شب، پس از تعقیب بزه کار مرموزی که یک موجود ماورای زمینی از آب در می آید، کی یکی از مأموران کهنه کار سازمانی دولتی که سال هاست مخفیانه رفت و آمد موجودات فضایی را زیر نظر دارد، او را به هم کاری دعوت می کند