خلاصه داستان: «هنری» وکیلیست که از یک حمله مسلحانه جان سالم به در بردهاست اما چیزی به یاد نمیآورد. او توانایی صحبت کردن و راه رفتن خود را بدست میآورد اما در زندگی اش دیگر جائی ندارد. خوشبختانه او زنی عاشق و دختری دوست داشتنی دارد که به او کمک کنند…