خلاصه داستان: عادل پسر نوجوانی از اهالی قرقیزساتان است که با مادر پیر خود به تنهایی زندگی کرده و کمی شیرین عقل و ساده لوح است به طوری که مادر بسیار دغدغه این را دارد که عادل با این سادگی و زودباوری شدیدی که دارد، پس از مرگش چطور قادر به زندگی خواهد بود و ...