خلاصه داستان: در شهر مرزی کوچک میرادرو, دختری 12 ساله بنام فورتونا لاکی زندگی می کند که جدیدا نقل مکان کرده و به این شهر کوچک آمده است. او در این شهر اسب وحشی به نام اسپریت را می بیند که توسط مأموران دستگیر می شود. اسب از دست مامورها فرار می کند و فوراً فورتونا او را پیدا میکند و با آن اسب دوست می شود.در این حین ...