خلاصه داستان: بیگانه ای فضایی در سال 1969 موفق می شود تا مامور کی را به قتل برساند و کره زمین را در وضعیت خطرناکی قرار دهد. مامور جی که حالا یک کهنه کار در سازمان به حساب می آید، مامور می شود تا در زمان سفر کند و به سال 1969 بازگردد تا مانع از کشته شدن او در موعد مقرر گردد و به این ترتیب نسل بشر را نجات دهد…
خلاصه داستان: جیمز ادواردز، پلیس نیویورکی، سر و شکلی ورزشکارانه و رفتاری بی توجه و سبک سرانه نسبت به اجرای قانون دارد. یک شب، پس از تعقیب بزه کار مرموزی که یک موجود ماورای زمینی از آب در می آید، کی یکی از مأموران کهنه کار سازمانی دولتی که سال هاست مخفیانه رفت و آمد موجودات فضایی را زیر نظر دارد، او را به هم کاری دعوت می کند
خلاصه داستان: سال ۲۰۲۹ در بحبوحه ی جنگی هسته ای، ماشین ها و روبات ها عملا کنترل زمین را به دست گرفته اند و مشغول نابود کردن آخرین انسان های باقی مانده هستند. «نابودگر» (شوارتسنگر) موجودی ماشینی است که به سال ۱۹۸۴ فرستاده می شود تا زنی جوان به نام «سارا کانر» (همیلتن) را که مادر «جان»، ناجی بشریت در جدال با روبات ها خواهد بود، بکشد.
خلاصه داستان: «جان کانر» (استال) حالا بیست و پنج ساله است و T-X، پیش رفته ترین و پیچیده ترین روبات / انسان «اسکای نت» از دل زمان فرستاده می شود تا کار ناتمام T-1000، ماشین قبلی را به اتمام برساند. حالا تنها امید «کانر» برای زنده ماندن، «نابودگر» (شوارتسنگر)، آدم کش مرموز قبلی است…
خلاصه داستان: داستان فیلم درست از جایی آغاز می شود که قسمت اول به پایان رسیده بود. تریس و فور پس از فرار به بیرون دیوارها و خارج شدن از جامعه تحت کنترل جنین با گروه هایی در بیرون از مرز روبروه شده اند که با یکدیگر متحد هستند و یک هدف دارند؛ گروهی که Amity نام دارد و توسط زنی به نام جوآن سرپرستی می شود، زنی که تریس نمی داند آیا او هم قدرت ماوراء طبیعی دارد یا خیر و…
خلاصه داستان: در جهانی که افراد طبقه بندی شده اند تریس متوجه می شود که با بقیه افراد تفاوت دارد اون برای فرار از این جامعه نقشه ی راهی به سوی دگرگونی پیدا می کند او باید…