خلاصه داستان: داستان فیلم درباره زنی جوان به نام "گیرلی" که پس از پرواز با هواپیما، تصمیم میگیرد با تاکسی فرودگاه به آپارتمان خود در منهتن بازگردد. در طول مسیر او با راننده تاکسی "کلارک" به طور غیرمنتظرهای در مورد موضوعات مختلف از جمله روابط گذشته و حال و از دست دادن و آسیبپذیری، صادقانه گفتگو میکند و ....
خلاصه داستان: ماریا در کرت زندگی می کند. او هر هفته برای مراقبت از قبر شوهر محبوبش به قبرستان می رود. وقتی اتوبوسی که او را سوار می کند خراب می شود، او مجبور می شود شب را در میان سنگ قبرها بگذراند.
خلاصه داستان: الیوت کمبل ، یک وکیل اهل کیپکاد، به جزیرهای اسرارآمیز کشیده میشود. در آنجا وسوسه دیدار دوباره با دختر مردهاش او را فرا میگیرد ، اما این دیدار به بهای به خطر افتادن روح او تمام میشود.
خلاصه داستان: در این فیلم فانتزی، زن جوانی تصور میکند با یک شاهزاده ازدواج میکند، اما او به گودالی پرتاب میشود و در آنجا متوجه میشود که او قربانی شده تا یک اژدهای تشنه به خون آرام گیرد..
خلاصه داستان: لیو ، الکس ، مارگارت و جکی برای شرکت در مسابقه یک شبکه تلویزیونی انتخاب می شوند . شرط مسابقه این است که انها بایستی در سرزمین امازون فرود بیایند و برنده کسی است که شرایط سخت را تا اخر مسابقه تحمل کند . بچه ها راهی می شوند اما هواپیمای انها ناگهان دچار مشکل می شود و ان ها مجبور می شوند در سرزمینی ناشناخته فرود بیایند . این سرزمین سرزمین دایناسور هاست ...
خلاصه داستان: داستان یک کارگر تعمیر جاده به نام نورمن است که به همراه مافوقش ” آقای دل “مشغول کار هستند . نورمن نامه ای در یافت می کند که باید به ارتش ملحق شود. آنها به فرانسه فرستاده می شوند تا جاده ی جلوی ارتش نیروهای متفق را تعمیر کنند . رئیس نیروهای متفق شخصی است بسیار شبیه نورمن است و او از این موقعیت استفاده میکند