خلاصه داستان: در طول دهه 1700، دزد دریایی کاپیتان والو یک کشتی جنگی بریتانیایی را تصاحب می کند و در طرح های مختلف پول سازی شامل شورشیان کارائیب به رهبری ال لیبره، فرستاده بریتانیا بارون خوزه گرودا، و یک خانم زیبا به نام Consuelo درگیر می شود.
خلاصه داستان: راکی و پودین هد در مسافرخانه‌ای در تورتوگا در میزهای انتظار هستند که نامه‌ای که لیدی جین برای تحویل به مارتینگل به آنها داده بود با نقشه گنج تغییر می‌کند.
خلاصه داستان: زاپاتا (مارلون براندو) بعنوان عضوی از هیئت فرستادگان مردم و به اتفاق سایر اعضای هیئت نزد رئیس جمهور پورفیریو دیاز (فای روپه) آمدهاند تا ضمن شکایت به رئیس جمهور، اطلاعات مربوط به فساد و بی عدالتی موجود را در اختیار وی بگذارند، اما دیاز با بی توجهی شکایت آنان را رد می کند. در نتیجه این اتفاق، زاپاتا ناگزیر همراه با برادرش اوفمیو (آنتونی کوئین) شورشی بزرگ را آغاز می کند ...
خلاصه داستان: "كالوهرو" كه زمانى ستاره ى بزرگ موزیكهال هاى بریتانیا در آغاز قرن بوده ، رقصنده ى جوانى به نام " ترى " را كه دست به خودكشى زده ، پیدا مى كند و به خانه مى برد . " ترى " به خاطر افسردگى از مشكلات زندگى ، دچار نوعى فلج شده اما با مراقبتهاى "كالوهرو" سلامتى اش را باز مى یابد.
خلاصه داستان: تنها بازمانده حمله سرخپوستان به یک قطار پسری جوان است.او توسط رئیس قبیله بزرگ شده و تبدیل به یک سرخپوست می شود.سالها بعد سفیدپوستان و قبیله در آستانه ورود به جنگ قرار داشته و پسر بین این دو گروه گرفتار می شود...
خلاصه داستان: “رابین هود” پسر جوانیست که عاشق “ماریان” میشود، او همراه با پدر خود به مسابقه تیراندازی در قصر پادشاه میرود و در مسیر بازگشت به خانه، “پدرش” توسط افراد “پرنس جان” به قتل می رسد. “رابین” به عنوان یک یاغی به زندگی ادامه داده و گروهی را برای خود جمع آوری می کند تا انتقام پدرش را بگیرد و…
خلاصه داستان: "رنه" مرد با استعدادی نیست.نیروهای مقاومت به او آموزش داده اند تا دست به آدمکشی بزند.با اینکه جنگ جهانی دوم به پایان رسیده او دست از کشتن برنداشته.او به مرگ محکوم می شود اما در زندان با محکوم دیگری آشنا می شود و...
خلاصه داستان: "اومبرتو" كارمند سابق مسنى است كه با حقوق ناچيز بازنشستگى روزگار مىگذراند . او كم كم به اين نتيجه مىرسد كه اميدى به بهبود اوضاع نيست و تصميم به خودكشى مىگيرد تا اینکه ...
خلاصه داستان: گلن و دوستش کول با قطاری که حامل ساکنان مناطق دولتی است از میزوری به سمت اورگان در حرکت هستند آن ها در خارج از پورتلند ساکن می شوند و با رسیدن زمستان آنها مجبور می شوند غذا و تجهیزات نگه داری شده در پورتلند را از چنگ ماموران فاسد دولتی آزاد کنند در راه بازگشت کول نقشه رساندن تجهیزات به اردوگاه جویندگان طلا را می کشد و... ...
