خلاصه داستان: اولین سفینه فضایی آمریکا در راه بازگشت خود از سیاره زهره قرار دارد. یک موجود شبیه مارمولک همراه با سفینه به زمین آمده و به سرعت شروع به رشد کردن میکند
خلاصه داستان: به رهبری افسران بریتانیایی، پارتیزان ها در کرت قصد دارند فرمانده آلمانی جزیره را ربوده و او را به قاهره، مصر قاچاق کنند تا اشغالگران را شرمنده کنند.
خلاصه داستان: “جو جنوآری” (وین)، ماجراجوئی آواره است که در زندگی یکی از شهرهای آفریقائی گرفتار شده است. “پل بونار” (براتزی)، که آدمی خیالپرداز و طماع است، “جو” را اجیر میکند تا به عنوان راهنما همراه با او به جستوجوی گنجی در صحرا برود (که پیش از این پدرش برای به دست آوردن آن جانش را از دست داده است). در این سفر، “دیتا” (لورن)، که خوشنام نیست و ظاهراً نامزد “پل” است، نیز راهی میشود ...
خلاصه داستان: پس از خدمت طولانی به عنوان مرد قانون،"وایت ارپ" تصمیم می گیرد شغل خود را کنار گذاشته و به برادر خود بپیوندد.او متوجه می شود که آنها با "کلاتونها" گروهی از سارقان و اراذل اوباش در نزاع و درگیری هستند و...
خلاصه داستان: « سردار واشیزو » ( میفونه ) و دوستش ، « سردار میکى » ( چیاکى ) ، پس از پیروزى در جنگ ، در جنگل گم مى شوند و جادوگرى را مى بینند که پیشگویى مى کند « واشیزو » به حکومت خواهد رسید ، اما ورثه ى « میکى » جانشینش مى شوند . خیلى زود « واشیزو » ابتدا پادشاه و بعد « میکى » را مى کشد …
خلاصه داستان: "ورونیکا" و "برویس" در خیابانهای مسکو قدم زده و به یکدیگر عشق می ورزند."ورونیکا" می خندد چون در این صبح آنها با هم خوشبخت هستند.آنها چند مرغ ماهیخوار در آسمان می بینند.وقتی به خانه "ورونیکا" می رسند درباره یک قرار ملاقات با هم صحبت می کنند اما جنگ جهانی دوم در مسکو آغاز می شود."بوریس" مجبور می شود به جنگ برود و...
خلاصه داستان: یک تفنگدار نیروی دریایی و یک راهبه که هر دو در جزیره ای در اقیانوس آرام گرفتار شده اند،آرامشی در ارتباط با هم پیدا می کنند و انتظار پایان جنگ را می کشند...
خلاصه داستان: مزرعه دارى به نام « دان اوانز » ( هفلین ) به دلیل خشک سالى طولانى از عهدهى تأمین معاش خانوادهى خود برنیامده است . او به دویست دلار براى حفر یک چاه نیاز دارد و این پول را در قبال کمک به انتقال یاغى بدنام ، « بن وید » ( فورد ) به زندان یوماى آریزونا دریافت خواهد کرد…
خلاصه داستان: داستان فیلم دربارهی دوازده مرد در هیات منصفه یک دادگاه است که در زمان تنفس و قبل از اخذ رای نهایی دورهم جمع میشوند. همه اعضا معتقدند که مظنون گناهکار است. او یک پسر هجده سالهاست که گمان میرود پدر خود را به قتل رسانده. یکی از اعضای هیات منصفه بهنام دیوید با رای گناهکار بودن موافق نیست و شکهایی دارد باتوجه به اینکه تمام حقایق اثبات میکند که فرد مظنون گناهکار است، اعضا کنجکاو میشوند که چگونه دیوید دراین مورد مشکوک است و او دلایل خود را توضیح میدهد…
خلاصه داستان: "مانتا استار" یک مه روی جنوبی می باشد که با ناز و نعمت پیش از جنگ داخلی در جنوب آمریکا بزرگ شده است، اما پس از مرگ پدرش زمانی که متوجه میشود مادرش سیاهپوست بوده، دنیایش نابود می شود ...