خلاصه داستان: "برندون اومالی" به خانه عشق قدیمی خود "بله برکنریج" رفته و متوجه می شود او با مردی دائم الخمر ازدواج کرده است. اما کلانتری به دنبال اوست تا به دلایل شخصی دستگیرش کند و...
خلاصه داستان: شهر کوچکى در ایالت کانزاس، اواخر دهه ى 1920. دو جوان به نامهاى » ویلما دین لومیس « ( وود ) و » باد استامپر « ( بیتى ) دلباخته ى یکدیگر مىشوند و چون نمىخواهند رابطهاى نزدیک داشته باشند، اوقاتشان به سرگردانى و کسالت مىگذرد. سرانجام این دو که عشقشان را بىفرجام مىبینند، از هم جدا مىشوند.
خلاصه داستان: "جو" نوجوانیست که به همراه مادر الکلی اش در شمال انگلیس زندگی می کند. وقتی مادرش ازدواج می کند، او از خانه خارج شده و به خیابانها می رود و با یکی از همکارانش به نام "جفری" اتاقی برای خود مهیا می کنند. اما او متوجه می شود که باردار است و...
خلاصه داستان: "تام" پسر "پایپر" در حال حاضر می خواهد با "مری" که کاملا با هم متضاد هستند، ازدواج بکند. در آستانه عروسی خود، "بارنبی" خسیس و شیطان صفت، دو نفر را استخدام می کند تا "تام" را بکشد و گوسفند "ماری" را سرقت کند...
خلاصه داستان: دکتر دکر پس از یک سال، در حالی که تصور می شد او مرده است، از آفریقا بر می گردد. او به روشی برای رشد گیاهان و حیوانات تا اندازه های بسیار بزرگ دست می یابد و یک توله شامپانزه را برای تست کردن روشش با خود به وطنش می برد و ...
خلاصه داستان: دریانوردان حریص مارمولکی عظیم الجثه را در سواحل ایرلند صید کرده و آن را به سیرکی در انگلستان می فروشند. پس از مدتی مادر این موجود خود را نشان می دهد و ...
خلاصه داستان: “باراباس” مجرمی است که “پونتیوس پیلیت” با تحریک مردم برای دادن رای آزادی او را آزاد کرد تا “مسیح”مصلوب شود تا آخر عمر خود به وسیله روح او تسخیر شد…