خلاصه داستان: یک جنایتکار جنگی دیوانه آلمانی در خانه ای منزوی که متعلق به پدر ثروتمندش است زندگی می کند و به او اجازه می دهد فکر کند که بعد از 20سال از جنگ جهانی دوم. هنوز دنیا در جنگ است.
خلاصه داستان: «ریموند شا» ( هاروى ) قهرمان جنگ كره بدون این كه خود بداند، در زمان اسارت در منچورى شستوشوى مغزى شده تا مقاصد كمونیستها را عملى كند. غیر از كمونیستها تنها یك تن دیگر پاسخ این پرسش را مىداند و آن، مادر قدرت طلب «شا» ( لنزبرى ) است كه با كرملین رابطه دارد.