خلاصه داستان: مارکو پسربچهٔ ۱۰ سالهٔ ایتالیایی، در شهر جنوا زندگی میکند. مادر مارکو، آنّـا برای کمک به وضعیت اقتصادی خانواده به آرژانتین رفته تا کار کند و هرگاه که کشتی «میکلآنژ» از آرژانتین به سوی جنوا حرکت میکند نامهای از مادر مارکو هم با خود به همراه دارد اما پس از یک سال رسیدن نامهها متوقف میشود و این موضوع مارکو را خیلی نگران میکند...
خلاصه داستان: در لس آنجلس، دکتر هنری پراید یک پزشک متخصص و ثروتمند آفریقایی آمریکایی است که به همراه همکارش، دکتر بیلی ورث روی درمان سیروز کبدی کار می کند. پراید که از ایجاد این درمان ناامید شده است، آزمایش های غیراخلاقی بر روی دیگران و خودش انجام می دهد که او را به هیولایی پوست سفید فرانکشتاینی با قدرت و شکست ناپذیری فوق بشری تبدیل می کند....
خلاصه داستان: داستان یک روزنامه نگار فقیر که خود را بازیچه ی دست پسر رئیس می داند. با دوست شدن با یک بچه شر و شیطون، او سعی می کند وی را از قدرت بی رحمانه پدرش نجات دهد.
خلاصه داستان: داستان درمورد اسب دزد کاربلدی به نام (زوبار) است که طی یک دزدی زخمی شده و در جایی از دشت پهناور توسط دختری کولی به نام (رادا) معالجه می شود. زوبار عاشق دختر کولی شده و همین عاشقی باعث می شود تا پای دار رفته و حتی تمام اعضای خانواده خود را ... .
خلاصه داستان: امیلیو روکانرا، ارباب ونتیمیلیا، در منطقه اصلی اسپانیا به یک کورس تبدیل می شود و با انتقام از دوک ون گولد، فرماندار ماراکایبو، که برادرانش را کشته است، هدایت می شود.