خلاصه داستان: به یک کهنه سرباز جنگ ویتنام که به جرم قتل زندانی شده است، اگر بپذیرد که برای یک سازمان مخوف قتلی را انجام دهد، آزادی خود را دریافت می کند.
خلاصه داستان: یک خودروی مشکی و براق مرموز در شهر کوچک یوتا هرکس که سر راهش بیاید را به وحشت می اندازد و به نظر میرسد تنها کسی که میتواند جلوی او را بگیرد و این تهدید را برطرف کند، کلانتر محلی شهر می باشد...
