خلاصه داستان: در سال 1942 ناوگان زیردریایی های آلمان در نبردی موسوم به نبرد آتلانتیک شروع به حملات پی در پی و نابود کردن قایق های انگلیسی می کنند، ولی با افزایش محافظت انگلیسی ها ناوگان زیردریایی های آلمانی متحمل یک زیان سنگین می شوند.
خلاصه داستان: «جک وینست»، افسر سابق نیروی دریایی، پس از آنکه برادران شیطان صفت «کمپل» موجب غرق یک کشتی می شوند، «آنستیوانز» رو پیدا کرده و نجات می دهد. جک برای یک خیاط محلی پارچه تهیه می کند، اما برادران کمپل تصمیم می گیرند جلوی این کارها را بگیرند.
خلاصه داستان: بازرس پلیس ابهی پراتاب سینگ یک پلیس صادق و وظیفه شناس لست که همیشه در کارش موفق هست وی یکی از بزرگترین خلافکارهای هند را زیرنظر دارد ولی ...
خلاصه داستان: این مستند که مجموعه ای از فیلم ها و کلیپ ها و گزیده ای از اخبار تلوزیونی است ، به این موضوع می پردازد که در قرن شانزدهم میلادی چه چیزی رخ می دهد.
خلاصه داستان: در این فیلم دی دی یک کارآگاه خصوصی است، اما مشتری های بسیار کمی دارد. سرانجام مأموریتی به او پیشنهاد می شود: او باید خرگوشی به نام “مستر تئو” را صحیح و سالم به سوئیس برساند. مأموریتی که به ظاهر آسان می نمایاند اما در طول راه ماجراهای فراوانی برای او رخ می دهد و…
خلاصه داستان: :سال ۱۹۹۷ با رشد چهارصد درصدی جرایم، منهتن به صورت زندانی سخت محافظت شده درآمده است. وقتی رئیس جمهور امریکا (پلزنس) در راه سفر برای شرکت در یک کنفرانس مهم سران، ربوده می شود، «اسنیک پلیسکن» (راسل)، قهرمان سابق جنگ و محکوم فعلی مسئول پیدا کردن او می شود.
خلاصه داستان: این فیلم دربارهٔ زندگی آسپاروخ خان و استقرارِ امپراتوری نخست بلغارستان در سال ۶۸۱ پس از میلاد است و به مناسبت ۱۳۰۰مین سالگرد تأسیس کشور بلغارستان در سال ۱۹۸۴ تولید و پخش شد. ،آسپاروخ خان (بلغاری: Хан Аспарух) یک فیلم زندگینامهای بلغارستانی در سبک اکشن و درام به کارگردانی «لودمیل استایکوف» است. این فیلم در ۳ قسمت، با مجموع زمان 5 ساعت 24 دقیقه تولید و پخش گردیده
خلاصه داستان: دو مرد از زندان فرار کرده و در تله گروه رقیب گرفتار می شوند. یکی از آنها که به شدت زخمی است به میکی می گوید که او را به خانه سارقی بازنشسته به نام نوئل ببرد اما ...
خلاصه داستان: یک دانشمند مردی را که قدرتهای خارق العاده ذهنی دارد برای پیدا کردن انسانهای شبیه به خود می فرستد اما آیا این قدرتها خطری برای نابودی نسل بشر نخواهند بود…