خلاصه داستان: “پاتریک” (شپارد) و “مگسینگر” (ساراندون)، هفت پسر دارد، که جز کوچکترین آنان، “سایمن” (استال) که با پدر و مادر زندگی میکند، بقیه هر کدام به سراغ زندگیهای خود رفتهاند. پسر بزرگتر، “آلفرد” (لنرد) همسر و دو بچه کوچک دارد. جمعه شب، “مگ” با کابوسی از خواب بیدار میشود که همه پسرها و پدر دارند او را ترک میکنند.
خلاصه داستان: گروهي از اوباش، دو جوان را به شکلي فجيع مي کشند. آن چه مي گذرد چنان هولناک است که روح مرد (براندون لي) نمي تواند آرامش يابد. پس در سالگرد اين حادثه در قالب اوليه اش هم راه کلاغي که راهنما و فرشته نگهبان او است، باز مي گردد تا انتقام بگيرد…
خلاصه داستان: Shadow law یک سازمان زیر زمینی است که بر جهان از طریق مواد سلطه دارد. رئیس این سازمان برای افزایش قدرت خود یک مبارزه خیابانی را ترتیب می دهد و هدفش از این کار پیدا کردن استادان مبارزه است…
خلاصه داستان: ایس ونچورا؛ مجموعه فیلمی کمدی با حضور جیم کری است. ایس ونچورا فردی است که به حیوانات علاقه مند است و به تحقیق بر روی حیوانات میپردازد و خود را کارآگاه حیوانات میداند اما…
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره دک مک کوی به دلیل شریک کردن زندانی با پول زیادی ، زندانی می شود زیرا شرکای او مرغ را بیرون آورده و بدون او پرواز کردند. دک می داند که جک بنیون ، یکی از افراد “ثروتمند” و صاحب تجارت ، به چیز بزرگی وابسته است ، بنابراین به همسرش (کارول مک کوئی) می گوید که به او بگوید اگر بنیون بتواند او را از زندان بیرون آورد ، در حال فروش است. بنیون رشته ها را کشید و دک مک کی دوباره آزاد شد. متأسفانه او مجبور است با همان شخصی که او را به زندان رسانده ، همکاری کند
خلاصه داستان: دهه ی 1950. «نورویل بارنز» (رابینز) مرد کندذهنی اهل ایندیاناست که با کوشش و تقلا، کاری در شرکت بزرگ هادساکر گیر می آورد. او پس از خودکشی رئیس شرکت با توطئه ی مشاور شرکت، «سیدنی ج. ماسبرگر» (نیومن) به مقام ریاست می رسد. اما، برخلاف انتظار «ماسبرگر»، محصول جدید پیشنهادی «بارنز» - هولاهوپ - یکی از موفق ترین و پرفروش ترین محصولات شرکت از آب درمی آید.
خلاصه داستان: داستان سه برادر و پدرشان که سال ۱۹۰۰ در بیابانی دوردست در امریکا زندگی می کنند، و اینکه چگونه زندگیشان با طبیعت، جنگ، پیشینهشان و عشق آمیخته است.
خلاصه داستان: رئیس پلیس دیترویت در یک عملیات کشته می شود و "اکسل فولی" (ادی مورفی)، پلیس سخت کوش خیلی زود درمی یابد که قاتل، رئیس حراست یک پارک تفریحی در لس آنجلس است...
خلاصه داستان: یک صبح تابستانی، کودک «خانواده ی کات ول» آماده ی گذراندن یک روز دلپذیر است، اما سه دزد به نام های “ادی، “نوربی” و “ویکو“، خود را به جای عکاسان جا می زنند و هنگامی که با بچه تنها می مانند او را می ربایند، به آپارتمانی می برند و برای آزادی اش تقاضای پول میکنند…