خلاصه داستان: داستانی تلخ از چگونگی بازی زندگی در اینگلوود، کالیفرنیا. هنگامی که یک بازی بسکتبال پیکاپ مرگبار می شود، رجی به دنبال انتقام گرفتن از قاتلان بهترین دوستش است. زمانی که رگی افرادی را که معتقد است عاملان آن هستند پیدا میکند، همه اطرافیان میخواهند اطمینان حاصل کنند که این موضوع به طور منصفانه و بدون خونریزی اضافی رسیدگی میشود.
خلاصه داستان: یک بچه، دوست جدیدش که یک دختر است، مادربزرگش و همسایه قدیمیشان که به عنوان راننده برای یک گانگستر کار میکرد، به دنبال گنجی میگردند که ظاهراً مدتها پیش توسط گانگستر پنهان شده بود تا به همسایه کمک کنند تا او را نگه دارد...
خلاصه داستان: در اثر حمله یک دایناسور غولآسا به گله دایناسورها، تخم یک دایناسور از خانوادهاش دور میشود و توسط حیوانات مختلف آنقدر جابهجا میشود تا به یک جنگلی که میمونها در آن زندگی میکنند میرسد. تخم میشکند و دایناسور کوچک به دنیا میآید. میمونها او را مانند فرزندان خود بزرگ میکنند و او دوست خوبی برای میمونها میشود. سالها میگذرد تا روزی پس از جشن انتخاب دوست میمونها، یک شهاب سنگ روی زمین میافتد و انفجاری در دریا اتفاق میافتد. میمونها که بسیار وحشتزده شدهاند، از آنجا میگریزند..