خلاصه داستان: ایالات متحده، نیمه ی قرن نوزدهم. ماجرای اسبی به نام «اسپریت» که در یکی از اردوگاه های کوچک سواره نظام محبوس می شود، اما به کمک سرخ پوستی شجاع به نام «لیتل کریک» می گریزد. «اسپریت» خیلی زود دل باخته ی مادیان کوچک «لیتل کریک»، «رین» می شود…
خلاصه داستان: مردی (پلتولا) با قطار وارد هلسینکی می شود. اراذل و اوباش در آن جا به شدت کتکش می زنند و هر چه دارد می دزدند. او را به بیمارستان می برند و در آن جا او را مرده اعلام می کنند. کمی بعد مرد به خود می آید و به راه می افتد، اما تمامی خاطرات گذشته از ذهن او پاک شده اند…
خلاصه داستان: “اسلیم”، “اوتیس”، “فرانک” و “الکس” سه پسر و یک دختر گروه سارقان جوان هستند که با اسکیت و اسنوبردهای خود به به سرقت مصلحانه بانک میروند و …
خلاصه داستان: دو مرد در دهه ۱۸۹۰ در انگلستان از نام مستعار “ارنست” استفاده می کنند.این ماجرا به خوبی پیش می رود تا اینکه هر دوی آنها عاشق زنی می شود که از آن نام استفاده می کند و…
خلاصه داستان: داستان در مورد یک مامور پلیس است که در محیط کارش شاهد یک صحنه ی خشن می باشد. او بعد از آن در مرکز بازپروری ثبت نام می کند تا بهبود یابد ...
خلاصه داستان: فیلم روسی “ستاره” در مورد جنگ جهانی دوم است. جایی که نیروهای شوروی میخواهند به پشت خط نیروهای آلمانی بروند نیروهای شوروی تا شب صبر میکنند و صبح ….
خلاصه داستان: “ژولیوس سزار” ۲۰ ساله برای نجات جان خود از روم فرار کرده و با استفاده از جاه طلبی و قابلیتهای خود چهار دهه بعد ظهور کرده و تبدیل به بزرگترین و آخرین دیکتاتور روم می شود…
خلاصه داستان: در حالی که به شهر اشبی ویک می رود، “کیسی” تصادف می کند و حافظه اش را از دست می دهد. راننده از او درخواست می کند تا بیاید و در خانه ی قدیمی بزرگش نزد او و خانواده اش بماند ولی آن خانه مکانی برای گردهمایی شیاطین بود…