خلاصه داستان: ماریسا ویلسون، مامور سابق سازمان جاسوسی که خود را بازنشسته کرده است، با پیدا شدن یک یک شخص خبیث و به شدت خطرناک به نام ” زمان نگه دار! “ و نقشه های شومی که برای دنیا و تمام موجودات زنده کشیده است، بار دیگر لباس جاسوسی را بر تن می کند تا این…
خلاصه داستان: زندگی یک فروشنده بیصادق بیمه در زمستانی در ویسکانسین به سرعت متلاشی میشود، زمانی که او با یک روانشناس همکاری میکند تا یک ویولن کمیاب را در خانه یک کشاورز منزوی بدزدد.
خلاصه داستان: هنگامی که یک پسر آفریقایی با کشتی باری به شهر بندری لو هاور می رسد، یک کفش زنی کهنسال به کودک رحم می کند و از او به خانه اش استقبال می کند.
خلاصه داستان: داستان هیمورا باتوسای، یک شمشیر زن سرگردان و یک قاتل فوق حرفهای است که وقتی به شهر کیوتو ژاپن میرسد متوجه میشود که یکی از دوستانش قصد برپا کردن شورش، به آتش کشیدن شهر و ترور کردن مقامات دولتی را دارد. هیمورا تصمیم میگیرد تا در این راه به دوستش کمک کند اما در این بین با دختری آشنا میشود که ماجرا را پیچیدهتر میکند.
خلاصه داستان: مالوری یکی از افراد خبره دولت در امور پاکسازی موقعیت های بد سیاسی است. روش کار مالوری به این شکل است که او توسط واسطه از جریان توطئه ها آگاه شده و سپس به سرعت و مخفیانه در جهت پاکسازی مشکل به وجود آمده اقدام می کند چراکه دولت نمی تواند مستقیماً وارد مناقشه شود. اما در آخرین ماموریت در شهر دوبلین ایرلند، مالوری گرفتار یک توطئه خطرناک می شود…
خلاصه داستان: رتور جوانی خوش گذران و بی خیال است که تمام دوران زندگی اش را صرف شرکت در انواع جشن های کوچک و بزرگ کرده است. علاوه بر این آرتور بسیار خوش شانس نیز هست. او در صورتی که بتواند با دختری که خانواده اش برای او معین میکنند ازدواج کند ، ثروتی معادل 790 میلیون دلار را از خانواده اش به ارث خواهد برد در شب کریسمس ، آرتور تصمیم میگیرد از تشکیلات قدیمی پدربزرگش برای انجام یک کار ضروری استفاده کند و …