خلاصه داستان: کیم مین کیو(یو سونگ هو) جوان، خوشتیپ و سهامدار یه شرکت بزرگه. او بخاطر آلرژی که به آدما داره تا حالا نتونسته با کسی دوست بشه تا اینکه با کسی که وانمود میکنه یه رباته آشنا میشه…
خلاصه داستان: فرهاد برای درمان مردی که دنبالش بود به یک دکتر نیاز پیدا میکند و برای همین با دکتری به نام آسلی که خودش رو فدای درمان انسان ها کرده آشنا میشن.دو انسان که به اندازه ی سیاه و سفید با هم متضاد هستند و به هیچ وجه امکان با هم بودنشان وجود ندارد.آسلی که به زور در عمارت نگه داشته شده بود در تلاش بود تا فرد زخمی را درمان کند که شاهد چیزی میشود که نباید میشد و ….