خلاصه داستان: پدر و مادر “نورث” یازده ساله بقدری درگیر کار خود هستند که توجه زیادی به او نمی کنند به همین دلیل او علیه آنها شکایتی را تنظیم می کند. قاضی اعلام می کند او باید پدر و مادر جدید پیدا کند یا ظرف دو ماه نزد خانواده خود بازگردد.او سفری به دور دنیا را برای پیدا کردن پدر و مادر مناسب آغاز می کند و…
خلاصه داستان: “دریل” مردی با اخلاق بچه گانه است که نبوغ عجیبی در اختراع وسایل از مواد دور ریختنی دارد. وقتی او موفق به ساخت یک لباس ضد گلوله می شود، تصمیم می گیرد از قابلیتهایش برای تبدیل شدن به یک ابرقهرمان استفاده کند…
خلاصه داستان: دیچ مربی چتر بازی است. یک روز یک زن نزد او می رود تا تحت آموزش وی قرار گیرد و دیچ می پذیرد. روز آموزش با هواپیما به آسمان می روند تا بپرند . اما درست لحظه ای که دیچ برای هماهنگ کردن نزد خلبان می رود وقتی باز می گردد متوجه می شود که کریس به پایین پرتاب شده دیچ برای نجات وی خود را به پایین پرتاب می کند اما قادر به نجات او نمی شود تا اینکه… ...
خلاصه داستان: «موفاسا»، سلطان جنگل، فرزند کوچکش، «سيمبا» را جانشين خود اعلام مي کند. برادر بدجنس او، «اسکار» (آيرونز) که مي خواهد سلطان باشد، با کشتن «موفاسا» و گناهکار جلوه دادن «سيمبا»، او را فراري مي دهد و خود حاکم مطلق مي شود. «سيمبا» در جايي دور از خانه و زادگاهش بزرگ مي شود و با ظاهر شدن روح پدر و شنيدن واقعيت تصميم به بازگشت مي گيرد...
خلاصه داستان: «برت ماوریک» (گیبسن)، قمار باز حرفه ای به دنبال به دست آوردن سه هزار دلاری است که برای تکمیل بیست و پنج هزار ورودیه ی مسابقات قهرمانی پوکر «تری ریورز» لازم دارد. در شهر کریستال ریور، «برت» با «آنابل برانسفورد» (فاستر)، زن ماجراجو و قمارباز آشنا می شود. او در این شهر پولی به دست نمی آورد پس هم راه «آنابل» سوار دلیجانی می شود که «مارشال زین کوپر» (گارنر) نیز مسافر آن است...